لب های تو لب نیست عذابیست الهی

لب های تو لب نیست ! عذابیست الهی
باید که عذابی بچشم گاه به گاهی

در لحظه دیدار تو ، گفتم که بعید است
چشمان تو من را نکشاند به تباهی

لب های تو نایاب تر از آب حیات است
تو سوزن پنهان شده در خرمن کاهی

این کار خدا بوده که یکباره بیفتد
در تنگ بلور شب من مثل تو ماهی

ای شاخه نبات غزل حافظ شیراز !
معشوقه ی مایی چه بخواهی چه نخواهی
دیدگاه ها (۲)

اولین بار بود که از سیـگار متنفر شدموقتی لبانت طعم سیـگار می...

جــــــهانـمبی تو"الــــــف" ندارد

تــو آنجا چــآی مــی نـوشـــــــیغـــــآفــل از اینکــــــه ...

میدونی چرا وقتی گریه میکنی چشمت رو میبندی؟وقتی میخوای کسی رو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط