توی سنگر هر کس مسئول کاری بود

توی سنگر هر کس مسئول کاری بود .
یک بار خمپاره ای آمد و خورد کنار سنگر
به خودمان که آمدیم ، دیدیم رسول پای راستش را با چفیه بسته است.
نمیتوانست درست راه برود . از آن به بعد کارهای رسول را هم بقیه بچه ها انجام دادند ..
***********
کم کم بچه ها به رسول شک کردند ، یک شب چفیه را از پای راستش باز کردند و بستند به پای چپش .
صبح بلند شد ، راه افتاد ، پای چپش لنگید !
سنگر از خنده بچه ها رفت روی هوا !!
تا میخورد زدنش و مجبورش کردن تا یه هفته کارای سنگر رو انجام بده .
خیلی شوخ بود ، همیشه به بچه ها روحیه می داد ، اصلا بدون رسول خوش نمی گذشت ..
شهید رسول خالقی
#شهدا#طنز
دیدگاه ها (۲)

فوری پیام ولی امر مسلمین جهان به جوانان اروپا و آمریکا https...

پیام امام خامنه ای مدظله العالی به جوانان آمریکای شمالی و ار...

یه روز ۲ نفر داشتن توی دانشگاه با هم صحبت میکردن اولی به دوم...

ازخدا که پنهون نیست ازشما چه پنهونﺩﺭﻭﻍ ﭼﺮﺍ؟ ﺟﻮﺍنان قدیم ﯾﻮﺍ...

محل آشنایی آن‌ها یک کافه-کتاب‌فروشی دنج و خلوت بود که نامجون...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط