این نامه ی غمگین برسد دست نگارم
این نامــه ی غمگین برســد دست نگارم
با اشــک نوشتــم که بدانـد گله دارم
بااشک به هرگوشه ی این نامه سرشتم
از بیکسی و درد و غــم و غصــــه نوشتم
از درد نوشتــم کـــه بخـــواند گـل نازم
اینجــا مــنـم و دلهــــره و نالـه ی سازم
شاید برســد دست تو این نامـه ی غمها
شــاید که تو هـم مثل مـنی بیکس و تنها
بعد از تــو نفس تنگ شده سربه گریبان
شک کــرده به احـــوال زمین ، نازل قرآن
بعـد از تو بگـــو با دل ویرانه چه سازم؟
با تلخ ترین خــلوت این خانه چه سازم
با اشــک نوشتــم که بدانـد گله دارم
بااشک به هرگوشه ی این نامه سرشتم
از بیکسی و درد و غــم و غصــــه نوشتم
از درد نوشتــم کـــه بخـــواند گـل نازم
اینجــا مــنـم و دلهــــره و نالـه ی سازم
شاید برســد دست تو این نامـه ی غمها
شــاید که تو هـم مثل مـنی بیکس و تنها
بعد از تــو نفس تنگ شده سربه گریبان
شک کــرده به احـــوال زمین ، نازل قرآن
بعـد از تو بگـــو با دل ویرانه چه سازم؟
با تلخ ترین خــلوت این خانه چه سازم
- ۶۵۶
- ۰۴ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط