بس که هر جمعه غروب آمد و دلگیرم کرد

بس که هر جمعه غروب آمد و دلگیرم کرد
دل به دریای غم و غصه سپردم بی تو

تا به این جا که به درد تو نخوردم آقا
هیچ وقت از ته دل غصه نخوردم بی تو

چاره ای کن، گره افتاده به کار دل من
راهی از کار دلم پیش نبردم بی تو

سال ها می شود از خویش سؤالی دارم
من اگر منتظرم از چه نمردم بی تو

با حساب دل خود هر چه نوشتم دیدم
من از این زندگیم سود نبردم بی تو

گذری کن به مزارم به خدا محتاجم
من اگر سر به دل خاک سپردم بی تو
دیدگاه ها (۴)

***میلاد فرخنده فخر زنان بانوی صبرو استقامت مبارک***زینب ای ...

تمام هستی من خاک پایتان بانو!و جان عالم هستی فدایتان بانو!جه...

آقا جان مولای غریبم .. تمام شیعیان همانند یعقوب از غم هجران ...

.سلطانی وزیری داشت دیداین وزیرخیلی کارایی ندارد دنبال بهانه ...

#جمعه_دلتنگی❤️امام زمانمجمعه ها را همه از بس که شمردم بی توب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط