پارت

#پارت34

فرشیددرراباز کرد وداخل رفت پشت سرش بهنام وروزبه وارد خانه شدند
بهنام امشب رامهمانشان شده بود!
هرچندکه روزبه اصلا حوصله ی سروصدایشان رانداشت!
بهنام به سمت کاناپه رفت و روی آن ولو شد!
+آخیش ، هیچ جا مثل خونه خود آدم نمیشه!
روزبه چپ چپ نگاهش کردو گفت:
_تعارف نکن ها قشنگ راحت باش!
بهنام:نه داداش،واسه چی تعارف کنم.
خب امشب من کجابخوابم؟!
روزبه به طرف اتاقش رفت وگفت:خیلی برام عزیزی ولی رواتاق من حساب نکن!
فرشیدازدستشویی بیرون آمد وگفت:دادا پاشو بیابریم پیش خودم،ول کن این میر غضب رو!
روزبه نرسیده به اتاقش ایستادو روبه فرشیدگفت:میرغضب شوهر عمته!
بهنام پریدوسط وگفت:
+روزبه خیلی بی مزه ای ها!
روزبه بی حوصله گفت:باشه!من بی مزه!
شب بخیر!
فرشیدگیج گفت:جریان چیه؟
تا1ساعت پیش خوب سرحال بودیا...
الان چی شده باز قاطی کردی!
بهنام هم درتایید حرف فرشید گفت:
بابا!نمیدونی مگه؟!
خنده هاش واسه دوست دخترشه!!
اخم ها و گند اخلاقی هاش واسه ما!!
روزبه در اتاقش رابازکرد و داخل رفت اما قبل اینکه دررا پشت سرش ببند بلند گفت:
+مجبور نیستی تحمل کنی!
ودر راپشت سرش محکم بست!
ازصدای بسته شدن درشانه های بهنام بالا پرید!
روبه فرشیدگفت:
_خرگازش گرفته؟!توپارک خوب منوگرفته بود مهرنوش بزنتم!
حالا واسه من قیافه میگیره!
فرشیدسرش راتکان داد وگفت:
+بیابریم بخوابیم!فردا ازش می پرسیم ببینیم چه مرگشه!
وبلندگفت:
+شب بخیر میرغضب اخمو!!
...
جلوی آینه ایستاد وبه تصویر خودش درآینه خیره شد!
دستش را بالاآورد ومحکم چشم هایش رامالید!
سرش راتکان داد وآه بلندی کشید!
چرااینقدمهری برایش مهم شده بود؟!
چرانمی توانست نگاهش راکنترل کند؟!
دستش راروی قلبش گذاشت وضربان تندش راحس کرد!
"مهرنوش" "مهرنوش" "مهرنوش"
حتی تکرا کردن اسمش هم باعث می شد ،
تصویر،لبخند ها وچشمان مشکی اش راببیند!
+شب بخیر میرغضب اخمو!!
لبخند کوچکی روی لبش نشست!
فرشید و بهنام گناهی نداشتند که .
فرداازدلشان درمی آورد!
روی تختش دراز کشید ودست هایش رازیر سرش گذاشت وبه سقف خیره شد!
"مهری"
چشم هایش را بست وباخودش گفت:
"اسمت خیلی بهت میاد دختر "
...
دیدگاه ها (۱)

#پارت35آخرای تابستان بود...وقت کمی مانده بود برای جمع کردن د...

#پارت36بانشستن کسی کنارش هول زده بغل دستش را نگاه کرد ...+بس...

#پارت33وارد خانه که شد یک راست به سمت آشپز خانه رفت ولیوان آ...

#پارت32ماشین از حرکت ایستاد...روزبه_این جا خوبه ؟ برم جلوتر ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط