به رغم سر به هوا بودنم زمینگیرم

به رغم سر به هوا بودنم زمینگیرم
به سر، هوای تو را دارم از زمین سیرم

دلم شبیه درخت آن چنان پر از مهر است
که سایه از سر هیزم‌شکن نمی‌گیرم

که ام؟ مبارز سستی که در میانه جنگ،
به دست دشمنم افتاده‌است شمشیرم

به چاره‌سازی من اعتنا مکن، من نیز
یکی از آن همه بازیچه‌های تقدیرم

بهار، بی تو رسیده ست و من چو مشتی برف
اگرچه فصل شکوفایی است، می‌میرم.


#سجاد_سامانی
دیدگاه ها (۶)

دیدار تو گر صبح ابد هم دَهَدم دستمن سرخوشم از لذت این چشم به...

کردم از دین ودل وهوش وخردقطع ِ نظرمن همان روزی که دیدم چشم ِ...

بیا حاشیه برویمحاشیه ها همیشه از متن جذاب ترندمثل حاشیه کتاب...

همیشه از تغییرهای ناگهانی می ترسم. دوست دارم همیشه همه چیز س...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط