اگر بتوانم دلی را از شکستن باز دارم

اگر بتوانم دلی را از شکستن باز دارم ؛
بیهوده نزیسته‌ام !
اگر بتوانم رنجی را بکاهم
یا دردی را مرهم نَهَم
یا مرغکی رنجور را به آشیانه باز آورم ؛
حاشا حاشا ، که بیهوده نزیسته‌ام !
دیدگاه ها (۲)

بَغلِ توغزلِ نابِعطشهاے_من_است...!

خودت بیا !خیالت برایصبرِ اندوه جمعه هاکم است...

ﻫﯿﭻ ﺷﺎﻋﺮﯼ،ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ،ﺑﺮﺍﯼ ﻫﯿﭻ ﺯﻧﯽ؛ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻧﺴﺮﻭﺩﻩ ﺍﺳﺖ ......

در خوابِ مشوشِ پروانه ها،ماه رابا پیراهنی مخملی،به وعده گاه ...

اگر بتوانم دلی را از شکستن باز دارم ؛ بیهوده نزیسته ام ! اگر...

اگر بتوانم دلی را از شکستن باز دارمبیهوده نزیسته‌ام،اگر بتوا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط