عشقپولی

#عشق_پولی
#part20

پاشدم کشو رو باز کردم یه شلوار بگ مشکی با رکابی مشکی پوشیدم از روشم یه هودی پوشیدم از خونه زدم بیرون از سوپرمارکت مواد پخت چیز کیک و خریدم داشتم میرفتم سمت در که دیدم جیسونگ درحالی که گوشیشو نگاه میکنه داره راه میره بی سر و صدا به سمت خونه میرفتم از جیسونگ پا تند کردم و از کنارش رد شدم ولی جیسونگ چیزی نفهمید همونجوری داشتم راه میرفتم که یه چیز محکم خورد به پشتم برگشتم عقب که دیدم جیسونگ داره میوفته محکم گرفتشم *او مای گاد 😍*
جیسونگ : اخخخخ پاممم
مینهو : چیشد ؟ خوبی ؟
جیسونگ : تویی ؟ ام اره نه چیز یعنی نه خب خوب نیستم
مینهو : نگهبان *داد میزنه*
$:بله رئیس ؟
مینهو : این کیسه های وسایلو بیار تو
جیسونگ و براید استایل بلند میکنه
جیسونگ : چیکار میکنی ؟
مینهو: مگه نگفتی پات درد داره بریم خونه ببینم پات چیزیش شده یا نه
جیسونگ: ام ... باشه
جیسونگ و بردم داخل خونه گذاشتم رو مبل وسایل های کمک های اولیه رو اوردم و به دکتر مین زنگ زدم بعد سمت جیسونگ رفتم
جیسونگ : اممم قرار بود چیز کیک بپزیم ولی من زخمی شدم
مینهو : خب ؟
جیسونگ : ولی من زخمی شدم و اهمیتی نداره در هر صورت چیز کیک درست میکنیم چون من هوس چیز کیک کردم
مینهو: باشه چرا که نه
( اقا دکتر اومد گفت پای جیسونگ فقط پیچ خورده چیزی نیست یه باند پیچید دور مچ پاشو تموم شد رفت *چیزی نیست حوصاه ندارم* )
درحاا درست کردن چیز کیک بودیم که به سرم زد با جیسونگ شام بخورم
مینهو : شام و میمونی ؟ *در حال برداشتن شکر از کابینت*
جیسونگ : میخوای بمونم؟ *در حال قاطی کردن مواد کاسه*
مینهو : اره بمون شام و باهم بخوریم
جیسونگ : باشه
مینهو : دوست داری شام و چی بخوری ؟
جیسونگ : پیتزا میخوام
مینهو: باشه

*بعد از پخت کیک*

جیسونگ : بیا امتحانش کنیم *ذوق*
مینهو : باشه *خنده*
جیسونگ : (یه قشاق میخوره) خیلی خوشمزه شده *ذوق* میخوای ؟
مینهو : اره اره
(یه قاشق میزاره دهن مینهو)
مینهو : خیلی خوشمزس
جیسونگ : کارت عالی بود سراشپز مینهو *بهش لایک نشون میده*
مینهو : توهم عالی بود اشپز
(جیسونگ از ارد ‌داخل کیسه رو نوک انگشتش برمیداره به پیشونی مینهو میزنه)
جیسونگ : شبیه هندیا شدی *خنده زیاد*
مینهو : من هندیم ؟ اره ؟
(از ارد برمیداره بزور رو همه جای صورت جیسونگ نقطه نقطه میزاره)
مینهو : حالا توهم باب اسفنجی شدی *خنده*
جیسونگ : ای کوفت نخند *خنده*
مینهو : خودت میخندی *خنده*
جیسونگ : هی هی بسه دیگه شوخی بیا اشپز خونه رو جمع کنیم
مینهو : باشه
کل مدت و کنار هم با شوخی ها و کلی خنده گذروندن جوری که تو تمیز کردن اشپز خونه داشت بهشون خوش میگذشت
بعد از تمیز کردن اشپز خونه جیسونگ زنگ زد پیتزا فروشی تا سفارش بده مینهو هم به اتاق داخل اشپز خونه رفت و کلی بطری سوجو اورد گذاشت رو میز و به طبقه یه بالا رفت و پتو بالشت اورد و گذاشت رو مبل که جیسونگ گوشی رو قطع کرد و گذاشت رو میز
جیسونگ : این همه سوجو ؟
مینهو : چیه ظرفیتشو نداری ؟
جیسونگ : معلومه که دارم فقط نگفته بودی سوجو هم میخوریم
مینهو : حالا دیگه میخوریم
جیسونگ: باشه بابا *دینگ دینگ* چه زود
(رفت و پیتزا هارو گرفت)
جیسونگ : اینم از این و فیلم ؟
مینهو: بیا انتخاب کنیم
جیسونگ : اوکی
....
دیدگاه ها (۴۴)

اقا من نسبت میخوام 👈🏻👉🏻کسی هست 👈🏻👉🏻؟ به جز بابا و مامان چه م...

#عشق_پولی#part21جیسونگ رفت و پیش مینهو نشست و شروع کرد به حر...

#عشق_پولی#part19ویو مینهو بعد از رسیدن به خونه لباسامو درآور...

#عشق_پولی#part18صبح ساعت ۱۰:۰۰ به وقت سئوللباساشو زودی پوشید...

#عشق_پول#part22جیسونگ : خب ... مهم نیست ... من خوابم میاد *م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط