Part

Part⁴
میا:اما چطور نقشه ای؟
یونا:[براش کامل توضیح داد]
میا:بنظر عالی میشه[لبخند]
یونا:بهتره دست به کار شیم فقط مافیایی که بتونه کمکمون کنه میشناسی؟
میا:اره
یونا:وقت تلف نکن زنگ بزن
میا:اما..
یونا:هیش،فقط زنگ بزن
میا:باش
________
میا:الو جئون
جونگ کوک:بگو
میا:میتونی کمکم کنی که...
جونگ کوک : ی آدرس برات میفرستم که بیای اونجا صحبت کنیم
میا:باش مرس..[کوک قطع کرد گوشیو]
میا:پسره نفهم
یونا:چی گفت؟
میا:گفت بیا این آدرسی که میگم
یونا:بیا ی ردیاب بهت وصل کنم
میا:رفتم نزدیک و یونا ی ردیاب گذاشت جایی که هیچکس پیداش نمی‌کرد و پیام برام اومد و در عرض‌ ی ساعت آماده شدم و لباسمو عوض کردم و آرایش ملایم کردم و رفتم و رسیدم به آدرسی که داد که ی پارک بود و نشستم منتظر بودم بیاد که دیدم یکی اومد و ..
دیدگاه ها (۰)

part⁵نگاه پشت سرم کردم دیدم جونگ کوکهمیا:سلام،چرا ماسک زدی؟ک...

part⁶حدودا ۱ ساعت گذشت که به هوش اومدمیا:اوه بالاخره به هوش ...

part³که گوشیو برداشتممیا:الو؟ناشناس:بیا بیرون وگرنه مادرتو م...

pqrt²میا:بعد از رسیدن به سئول به خونه ی کوچیکی که‌من و یونا ...

پارت 2🌟خب خلاصه بعد از اینکه صبحانه خوردم میا زنگ زد گوشیو ب...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟓عشق مافیاویو بورامبا جیمین رفتم خونش فردا باید میرفتم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط