یحححح بیاید پارت دومممم

I NEVER ŁØVĒ YOU.....!🚶🏻‍♀
P/²↶

سال2023
ا/ت ویو

صبح شده بود
از رو تختم بلند شدم
یکم چشامو مالیدم و رفتم سراغ یخچال
شیر رو از یخچال بیرون آوردم
ریختم تو لیوان و خوردم
لیوان رو گذاشتم زمین و به سمت دستشویی رفتم تا دست و صورتمو بشورم
دست و صورتمو شستم
رفتم به سمت اتاق جک و در زدم
اما جواب نمیداد
در اتاقش رو آرم باز کردم
فهمیدم تو اتاقش نیس

+باز رفته یه شهر دیگه و منو تنها گذاشته
چرا دست از این کارای خلافش بر نمیدارهههههه

از اتاقش اومدم بیرون و در رو محکم بستم
رفتم لباس فرمم رو پوشیدم تا برم مدرسه
تمام وسایلمو برداشتم و گذاشتم تو کیفم
موهامو شونه کردم و بالا بستم
رفتم تو حیاط کفشامو پوشیدم و به راه افتادم
واقعا دیگه از این زندگی خسته شده بودم
نه مادر دارم نه پدر
برادرمم عین خیالش نیس که یه دختر ۱۴ ساله تو خونه تنهاس
جک لعنتی همش به فکر قاچاق مواد مخدره
همینجوری تو فکر بودم که یهو به یه مرد
هیکلی و گنده خوردم

+اوه واقعا ببخشید
م..من...من معذرت میخوام

▪حواست کجاست؟جلو پاتو نگاه کن بچه

+ب...ببخشید دیگه تکرار نمیشه

▪یعنی چی دیگه تکرار نمیشه
اگه من جلو آقای جونگ کوک نبودم با اون لباس کثیفت میخوردی بهش

+من....من.....من قول میدم دیگه حواسم باشه

سرمو پایین گذاشتم میخواستم برم
که دیدم اون آقا هیکلیه کیفمو گرفت و من افتادم

▪وایسا ببینم کجا میری بچه باید زنگ بزنم به پلیس بیاد ببرتت
اصن تو خانواده داری
باید حتما تربیت بشی

داشت از ترس گریه‌م میگرفت
یه دفه.....