دیشب غزلی سرود عاشق شده بود

دیشب غزلی سرود، عاشق شده بود
بادست و دلی کبود ، عاشق شده بود

افتاد، شکست ، زیر باران پوسید
آدم که نکشته بود، عاشق شده بود
دیدگاه ها (۳)

.احساس غربت می‌ڪنموقتی ڪنارم نیستیبا اشڪ خلوت می‌ڪنموقتی ڪنا...

توبه کردم که دگر می نخورم ..!!یار اگر ساقی شود می بدهد من چه...

✍ لاف عشق می زنی✍ و رنگ چشمهای مادرت را ✍ فراموش کرده ای! ✍...

بـانــــــو !آن پیرهن" قرمز پولڪ "دارت را بپوش و مثل یڪ ماهی...

♡𝑭𝒓𝒐𝒎 𝒎𝒚 𝒉𝒆𝒂𝒓𝒕 :: part⁵( ...

بیا که قصر امل سخت سست بنیادستبیار باده که بنیاد عمر بر بادس...

تک پارتی تهیونگ:))))

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط