چند شاتی

چند شاتی
part: 6
تو باشگاه بودیم هانا اومد پیشم
ویو هانا
وقتی قضیه رو از تهیونگ پرسیدم فهمیدم اون دختره چه نسبتی با جونگکوک داره ولی دلم میخواست ا. ت رو اذیت کنم کرم درونم فعال شده بود وقتی تایم استراحت شد دیدم ا. ت به زمین خیره شده رفتم پیشش اصلا حواسش نبود اومدم پیشش نشستم
=: ا. ت
+: هوم؟
=: فهمیدم اون دختره کیه جونگکوکه
=: با قیافه فوق کنجکاو برگشت سمتم
+: کیشه؟
=: ام.. خب..
+: بگو دیگع
=: نام... نامزدشه
یه دفعه ا. ت قیافش تغییر کرد سرشو انداخت پایین و به زمین خیره شد
قشنگ معلوم بود حالش گرفته شد منصرف شدم که باهاش این شوخیو کردم
=: ا. ت یع چی بگم؟
+: هوم دیگه چیه؟
=: شوخی کردم
+: چیو.. نامزد نداره؟
=: اره شوخی کردم باهات
+: خب پس کیش میشه؟
=: خواهرشه مثل اینکه بعد از مرگ پدر مادرشون فقط کوک رو داره اسمشم هیوناعه
+: شبیه اسم توعه ها
=: اسم من قشنگ تره
خب الان تکلیف چیه؟
+: تکلیف چی؟
=: ایشالا عروسی کِیه؟ وایی من لباس ندارممم
+: هویییییی اروم باش هنوز نه به داره نه به باره
به چیا فک میکنی
=: خب راس میگم
بعد باشگاه بریم بستنی بزنیم به رگ؟
+: باشههه ولی مهمون تو
=: یادم افتاد من مریضم نمیتونم بستنی بخورم میدونی
+: اشکال نداره شنیدم بستنی برا گلو درد خوبه
=: عه جدی
+: بله
×: عشقم نمیای؟
=: اومدم شوهری
+: عوقق... شوهرییی؟ چه گوها
=: من برم شوهرم کارم داره تو هم برو پیش شوعرت
+: هیسسسس صگگگ اروم بگوووو همه فهمیدنننن
_: خب ا. ت بریم؟
+: بلع استاد اومدم

ویو بعد باشگاه

=: خب ا.ت بریم؟
+: اره بریم
×: عزیزم
=: جونم چیزی شده؟
×: منو جونگکوک میخوایم بریم سینما شماهم میاید؟
=: چیی؟ چه خوب معلومه که میایم
+: ببخشید یه لحظه چیشد الان؟؟
=: زهر مار
یه دفعه جونگکوک از داخل دفتر اومد سمتمون
=:(اروم جوری که فقط ا. ت بشنوه)
ا. ت طبیعی باش
+: چی چرا؟
_: مشکلی هست دارید دعوا میکنید؟
=: چی مشکل نه نه اصلا
+: خب هانا بریم خونه دیگه
=: هانا ا. ت رو کشید عقب پیش خودش
و گفت....
ادامه دارد......
دیدگاه ها (۱۱)

چند شاتی#درخواستیpart: ⁷ (end) یه دفعه هانا ا. ت رو کشید پشت...

سلام عشقولیام❤احوالتون؟ ممنون بابت این همه حمایت های قشنگتون...

چند شاتیpart: ⁴بعد از پیام هانا گوشی رو خاموش کردم و رو مبل ...

چند شاتی#درخواستیpart: ³داشتیم غذا میخوردیم که گوشی هانا زنگ...

پارت ۲۴ فیک مرز خون و عشق

"سرنوشت "p,36...۱۰ مین بعد ....ا/ت : بریم تو ؟ سرده....کوک :...

سوار ماشین شدیم رسیدیم که جونگکوک گفت جونگکوک: از کنارم جم ن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط