همیشه خواب ها

همیشه خواب ها
از ارتفاع ساده لوحی خود پرت می شوند
و می میرند
من شبدر چهار پری را می بویم
که روی گور مفاهیم کهنه روئیده ست
آیا زنی که در انتظار عصمت خود خاک شد جوانی من بود؟
آیا دوباره من از پله های کنجکاوی خود بالا خواهم رفت
تا به خدای خوب ، که در پشت بام خانه قدم میزند سلام بگویم ؟
#فروغ
#فرهنگ
#فروغ_فرخزاد
#شعر
#شعر_کوتاه
#بریده #بریده_ای_از_کتاب
دیدگاه ها (۰)

آه ای زندگی کنم که هنوز با همه پوچی از تو لبریزم نه به فکرم ...

دستی که با یک گل از پشت دیواری صدا میزد یک دست دیگر را و لکه...

آن روز ها رفتند آن روزها مثل نباتاتی که در خورشید می پوسنداز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط