شبتوان

شب،توانِ

بغض های خسته ی

من را نداشت

دست در

آغوش من انداخت

بر حالم گریست ...
دیدگاه ها (۱۶)

تو را باید مُفصل بوسیدجواب نمی‌دهدیکی دوتایش ...

اگر گفتم نمی‌خواهم تو را حتیمرا باور نکن، دیوانه ام گاهی

بیا امتحان کنیم"برگرد"شاید پاییزاز میان فصل ها برود!!!!!!

دیگر چه بلاییست سخت تر از اینمن بار سفر بستم ویک شهر نفهمید....

تو گفتی چیزی نیستولی آن شب حتی آسمانم به حالم گریست :)))

هر شب عمرم به یادت اشک می ریزم عزیز بعد حافظ خوانی شب های یل...

هر شب عمرم به یادت اشک می ریزم عزیز بعد حافظ خوانی شب های یل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط