نتوانم به تو پیوستن و نی از تو گسستن

نتوانم به تو پیوستن و نی از تو گسستن
نه ز بند تو رهایی نه کنار تو نشستن

#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
دیدگاه ها (۸)

آخر ز چه گویم هست از خود خبرم, چون نیست؟وز بهر چه گویم نیست ...

دلتنگی‌ درد نیست، جراحتی ‌ست در سینه، ریشه دوانده به روح و ر...

بازیچه ی تقدیرفرسوده ی ایامپلکی بزن ای مرگتا پر کشم از بام !...

به چشم عالم و آدم، چه غم که خوار بیایم؟دعا کنید کمی با خودم ...

عاشقانه های شبنم

همه شب به کویت آیم به بهانه‌ی گداییکه مگر شبی ز رحمت به رخم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط