هین سخن تازه بگو ...

از ساحت نامنتها مساحت حضرات ائمه معصومین علیهم السلام ومؤمنین حقیقی بابت این نقد تند درونی طلب عفو می نمایم. نیت، تلنگری بود... بیندیشیم چرا هنگامی که مولای مان ظهور می فرمایند می گویند انگار دینی تازه ظهور کرده!
و پیامبر گفت:خداوندا! قوم من، این قرآن را رها کردند...

گفت:اگرامام زمان بیاید،ازاوماسک وکارت واکسن
میخواهند!..گفتم:مااربعین میرفتیم تاآمادگیمان را
برای ظهور،اعلام‌کنیم،امادرزندگی،میراث امامت را
شبیه اشقیای عاشورامحاصره کرده،فریادوفرمان
امامت رادرمیان هلهله،تیرباران،تمسخروتمردگرفته ایم‌‌!..
همین دارو_واکسن و«امان»امام کاظم؛درعلم وعمل،
ثابت کرد،پیشگیری،درمان ونجات‌قطعی از کروناست،
اماقطع امیدکرده هاهم باورش نکرده،جان میدهند!
خودرافریب ندهیم؛مامدعیان اهدای جان براه منجی،
که قایق نجاتشان رادردریای بلا،حتی به بهای تلف
جان،نمیپذیریم،مردودآزمون عاشوراییم؛دیگربار،یک
«باب الحوائج»برای نجات ماباعلم به«میدان»آمده و..
ماراهپیمایی رابرای ظهورمیرویم،اما«راه»ظهورراکه
فرمانبرداری وایمان عملی به امامت است،نمیپیماییم.
وای برمن آقاجان!که درشلوغی حرم،سیاهی جمعیت را
نشان دادم ومغروروطلبکارومتوهم گفتمت:ببین وبیا..
دیدگاه ها (۱)

هین سخن تازه بگو ...

هین سخن تازه بگو ...

چند تن پول هایشان را جمع کردندیکی به قید قرعه«هوایی» برود کر...

دستها که خالی باشد‌ و‌میان نگاه دوستانوهمکلاسی هایت باشی،‌گا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط