ازتمتنفرم

#ازت_متنفرم

پارت²

استاد سر کلاس اومد

درس داد و چند دقیقه بعد زنگ خورد

از کلاس بیرون اومديم و رفتیم توی حیات مدرسه

تارا: راستی اون برادرمه(کیم تهیونگ)

ا.ت: چی واقع چرا تا این موقع به
من چیزی نگفتی؟

تارا: الان دارم میگم دیگه

ا.ت:اون کیه؟

اون (جئون جونگکوکه)پسر قشنگه دانشگاهه همه روش کراشن

ا.ت : ولی من نیستم

آره ولی (کیم تهیونگ)و(جئون جونگکوک) یکی از قشنگ ترین پسرای دانشگاه هستن

حیف که از هم بدشون میاد

ا.ت: از هم بدشون میاد؟

آره

ا.ت: الان این دوتا باید دوست باشن

آره ولی نیستن

ا.ت: تارا بیا بریم بعدن می‌بینمتون

باشه

تارا: من یه کاری با برادرم دارم بیا بریم

ا.ت: من همینجا وایمیسته تو برو

تارا: باشه همین الان میام داداشی

تهیونگ:جان خواهرم

تارا: بیا داداشی کارت دارم

تهیونگ: بگو می‌شنوم

تارا: دوستم ازت خوشش میاد

تهیونگ: خب که چی این همه دختر هست من اونو دوست دختر خودم کنم

تارا: فقط میخواستم بهت بگم خب من میرم به بازیت ادامه بده بای

تهیونگ:بای
دیدگاه ها (۰)

#ازت_متنفرم پارت³ا.ت: بریمتارا: من برم پیش دوستای جدیدمون اگ...

#ازت_متنفرم پارت⁴به خونه اومدم رفتم تو اتاقم لباسامو بپوشم ...

#ازت_متنفرم پارت¹داشتم خودمو آماده میکردم که برم دانشگاه یهو...

#ازت_متنفرمشخصیت ها:جئون جونگکوک/ لی ا.ت/کیم تهیونگ/ کیم تار...

love Between the Tides³⁴شب برگشتم خونه ا/ت: تهیونگ تهیونگ: ت...

هرزه ی حکومتی پارت ۲که کوک بلند شد و.... رفت سمت ا/ت ونشست ک...

love Between the Tides²³م:شما چند وقته همو میشناسید؟ با سرعت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط