این حاشی را با صدا تو در سرم میخوانم با صدا ناز شمر

این حاشیہ را با صداے تو در سرم می‌خوانم ؛ با صداے ناز شمرده‌ات . خیال ڪن : صداے خودت را خیال ڪن ڪہ در سر من می‌پیچید . صداے آغشتہ بہ صداے مَنت را خیال ڪن . ما هم‌زمان شده‌ایم : با تواَم ، ما با همیم
دیدگاه ها (۸)

صدا نیستی اما میشنومت،تصویر نیستی اما میبینمت،آوا نیستی اما ...

☆بوی بهشت می‌شِنوم از صدای تونازکتر از گل است، گلِ گونه‌های ...

چه کرده ‌ای که جهانی به تو یقین دارد؟برای دیدنِ تو، شوقِ این...

"نبض اشعار عاشقانه هایمدر برکه ی کنار گردن توستمثنوی لبانت ر...

شب آرام از راہ مےرسد و من بےقرارِ توامدر دل تاریڪےتنها نورے ...

براے خودت باشبراے دلت زندگے ڪنو اجازه نده آدم هاتڪلیف علاقه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط