ببخش اگر که به ابروی خود خم آوردم
ببخش اگر که به ابروی خود خم آوردم
نخواستم تو بفهمی ؛ ولی کم آوردم
منی که اینهمه دور از تو بوده ام ، حالا
همینکه آمده ام با خودم غم آوردم
بهار بودم و پاییز خسته ام کرده ست
بهشت خواسته بودی ، جهنم آوردم
چرا همیشه خلاف دلم رقم خورده ست
هرآنچه خواسته بودی ، فراهم آوردم
هزار سال به یاد تو زندگی کردم
همینکه لحظه ی دیدار شد ، کم آوردم ...😢 😢 😢 😢 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 👆 👆
نخواستم تو بفهمی ؛ ولی کم آوردم
منی که اینهمه دور از تو بوده ام ، حالا
همینکه آمده ام با خودم غم آوردم
بهار بودم و پاییز خسته ام کرده ست
بهشت خواسته بودی ، جهنم آوردم
چرا همیشه خلاف دلم رقم خورده ست
هرآنچه خواسته بودی ، فراهم آوردم
هزار سال به یاد تو زندگی کردم
همینکه لحظه ی دیدار شد ، کم آوردم ...😢 😢 😢 😢 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 💔 👆 👆
- ۳۷۲
- ۲۱ اسفند ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط