اسم عشق یک مافیا

اسم : عشق یک مافیا
پارت ۷
جونگ کوک: اینجا چیکار می کنی ( عصبی)
رونا: استاد.....مست هستید
جونگ کوک که فهمید زیاد روی کرده با لحن یکم مست شروع کرد حرف زدن
جونگ کوک: اوه ببخشید با کسی اشتباه گرفتم ....تو رونا هستی ( مست )
رونا: بله استاد....من دیگه برم خدانگهدار ( یکم ترسید)
رونا سوار ماشین شد مین هو هم سوار کرد یکم ترسید اون نگاهای سنگین و رفتار عجیب بود به سمت خونه خودش رفت وقتی رسید مین هو هم پیاده کرد و وارد خونه شدن

(ناشناس)

- پس این عوضی میبری خونت ( عصبی مشت کوبید به داشبورد)

ویو رونا: بعدی که همراه مین هو وارد خونه
شدیم مین هو روی کاناپه انداختم.....یک پتو انداختم روش....پسر خنگ چقدر سنگین بود..کمرم شکست .... به سمت اتاقم رفتم روتین شب انجام دادم با
داداشم تماس گرفتم قرار بود امشب اونجا بمونه قرار فردا همراه مین هو به دانشکده بریم
(ویو صبح)
رونا: مین هو.....مین هو....مین هو ( آخرش داد)
مین هو: ها.......بله..... چیه ( خابالو)
رونا: قهوه بخور.........بریم دانشکده
مین هو: وای سرم نگو که زیاد خوردم ..... سرم....‌بزن بریم....اهه راستی سوجون
رونا: زود داداشم دیشب نیومده زود بریم
مین هو: اوک
(ویو دانشکده)
همراه مین هو به دانشکده رفتیم جلوی در که با هم پیاده شدیم دوباره حس کردم یکی دنبالم هست این روزا دیگه می ترسم بیام بیرون نمی دونم چرا ولی دیگه ترس کل جونم داره می گیره

(ناشناس)
- اههه دختره هرزه چرا داری تحریکم می کنی برای دزدیدنت
چرا هر دفعه باید با اون عوضی ببیینمت..... یعنی باید کارش تموم کنم ( عصبی)