دلم یک دوست میخواهد که اوقاتی که دلتنگم

دلم یک دوست میخواهد که اوقاتی که دلتنگم
بگوید خانه را وِل کن بگو من کِی کُجا باشم ؟
اُمیدی بر جماعت نیست میخواهم رها باشم
اگر بی انتها هم نیستم بی ابتدا باشم
چه می شد بین مردم رد شوی آرام و نامرئی
که مدتهاست میخواهم فقط یک شب خدا باشم
اگر یک بار دیگر فرصتی باشد که تا دنیا -
بیایم دوست دارم تا قیامت در کما باشم
خیابانها پر از دلدار و معشوقان سردرگم
ولی کو آنکه پیشش میتوانم بی ریا باشم ؟
کسی باید بیاید مثل من باشد، خودم باشد
که با او جای لفظ مضحک من یا تو، ما باشم
یکی باشد که بعد از سالها نزدیک او بودن
به غافلگیر کردنهای نابش آشنا باشم
"دلم یک دوست میخواهد که اوقاتی که دلتنگم
بگوید خانه را ول کن بگو من کی، کجا باشم؟"
دیدگاه ها (۵۱۲)

آنجلیکا: «وقتی میمیریم چی میشه؟»ویرجینیا: «چی میشه...؟ به هم...

چـشــــمانـم دیـــگر نـای گــریــــه نــدارنــدمـــرا بــا ت...

دلت که گرفت...دیگر منت زمین را نکش!!!راه آسمان باز است...پر ...

توکل برخدایت کن؛ کفایت میکندحتما؛ اگرخالص ش...

امیدی بر جماعت نیست، میخواهم رها باشماگر بی انتها هم نیستم ب...

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط