من چیکارشم من دوست پسرشم مشکلیه جمله اخرشو داد زد

_ من چیکارشم؟ من دوست پسرشم مشکلیه ؟! … جمله اخرشو داد زده بود …
مردمی که توی مغازه بودن به اون سه نفر خیره شده بودن و چیزی نمی‌گفتن .
لوئیس چندبار جمله آخر مورانو توی سرش تحلیل کرد و بعد سرشو پایین انداخت تا نگاه‌های اون مرد کمتر اذیتش کنه …
_ آهای اشغال یه بار دیگه نزدیک دوست پسرم پیدات شه یا ببینمت مطمئن باش اونیکه زیر خاک میکنتت خودمم فهمیدی؟ حالاهم بزن به چاک تا فکتو خورد نکردم(Dadyyyy)
مرد از مغازه رفت ، پشت سرش مردم کم کم رفتن و موران در مغازه رو بست و لیوان ابی دست لوئیس داد
_ عجب حروم زاده ای !
لوئیس ابی که توی لیوان بودو خورد و لب زد: موران … منظور از حرفی که اونجا زدی چیبود؟
_ کدوم؟ اها فهمیدم ، منظوری نداشتم
+ منظوری نداشتی؟ میدونی با شنیدنش چه حالی شدم؟ میدونی با شنیدنش قلبم چجوری میتپید و چقدر میخواستم بغلت کنم؟
لوئیس که همیشه آروم بود حالا داشت داد میزد و حلقه ای از اشک توی چشماش بوجود اومد .
با شنیدن چیزایی که گفتش نفس کشیدن یادم رفت و فقط بهش خیره شدم ... یعنی علاقم بهش یک طرفه نبود؟
لوئیس بطرف موران رفت و دستاشو دور بدنش حلقه کرد و سرشو به سینش تکیه داد: احمق ، تویه احمقی ! اینهمه دارم بهت نخ میدم و تو هربار نمیفهمی؟
تنها شنیدن همین چند جمله کافی بود تا موران عقل از سرش بپره . با دستاش صورت پسرکو قاب کرد و بوسه ای به لبش زد …
لوئیس ولی هیچ مقاومتی نکرد و خودشو به دست موران سپرد . . چقدر دلش می‌خواست زمان متوقف بشه و همونجوری بمونه …
موران ازش جدا شد و زمزمه کرد : منم عاشقتم لوئیس جیمز! … و دوباره لب هاشو به لب های پسر کوچیک تر کوبید ...


-
بعد اینهمه مدت گشادیو کنار گذاشتم و براتون داستان نوشتم اونم چه داستانی👄
هعی از شما چه پنهون سه روزه دارم زجه میزنم پست شه💔
دیدگاه ها (۱۷)

-

این دو نفر قابلیت اینو دارن که باعث شن از قشنگیشون خون بالا ...

ژوئن از راه رسیده بود و هوا گرم تر از قبل شده بود … ساحل از ...

بدنیا اومدم هنرمند باشم ، اما گفتن " این فقط یه سرگرمیه "بدن...

《 ازدواج نافرجام 》⁦(⁠๑⁠˙⁠❥⁠˙⁠๑⁠)⁩ پارت 93 ⁦(⁠๑⁠˙⁠❥⁠˙⁠๑⁠)⁩اما...

عشق تصادفی ! پارت 1

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط