مثلا منتظر عید و بهارم الکی

مثلا منتظر عید و بهارم الکی
مثلا کنج دلم غصه ندارم الکی

به خودم میرسم و فکر غزلهای نوام
مثلا خوب شده زخم سه تارم الکی

به دلم زردیِ پاییز نشد زخم تری!
مثلا سرخیِ گُلهای انارم الکی

منو تشویش محال است محال است محال!!!
مثلا غرق خوشی! اوجِ قرارم الکی ...

دلم از ماندنِ یک جا به ستوه آمده است
مثلا عشق سفر توی قطارم الکی

به سرم میزند این بیت کمی گریه کنم
مثلا ابر بهارم که ببارم الکی
دیدگاه ها (۱)

از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگرانرفتم از کوی تو لیکن عقب سرنگ...

ای ساربان آهسته ران، کارام جانم می رودوان دل که با خود داشتم...

از تمنای نگاهم تا نگاهش....نقطه چینآرزوی بوسه تا میل گناهش.....

تو ساکن غرب ترین غربِ تهرانی، من در شرق ترین شرقش خانه دارمد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط