وقتی تولدش بود

وقتی تولدش بود🥳🦋🌹
شات (¹)
یکی خوابوند زیر گوشم . جیمین خواست دستشو بگیره که منو نزنه نمیشد ینی خودش نمیخواست،
ی سیلی زد زیر گوشم و رفت پیش کوک
شوگا: جونگکوک شی از تو یکی انتظار نداشتم
هع من زود باور به حرفای عاشقانه الکی این هرزه باور کردم
اعضا : شوگا داری زیاده روی میکنی بزار برات توضیح بدیم
شوگا منتظر نموند و رفت  .
جیمین:چرا اینطوری کرد؟
فقط خواستیم سوپرایزش کنیم
چقد زود باور کرد اخه چرا صب نکرد
حالا خوبه پشتشم دید ولی خودشو (معذرت میخوام)به نفهمی زد؟؟
لنا:*گریه*
اعضا: خوبی لنا چیزیت که نشد؟؟
لنا: ن خوبم من میرم دیگه معذرت میخوام شمارو تو زحمت انداختم
اعضا: این چه حرفیه کاری نکردیم
روبه کوک: کوکی ببخشید
خودم درستش میکنم نگران نباش
فقط میشه وقتی خواستم بیای پیشم تا براش توضیح بدیم؟؟
کوک: چرا که نه حتما منم دوست دارم این وضعیت زود تموم بشه .
با اعضا خدافظی کردمو به سمت خونه راه افتادم
رسیدم خونه دیدم کسی خونه نیس
گفدم حتما شوگا نیومده
رفدم لباسمو عوض کردم و رو تخت دراز کشیدم و خوابیدم.
یک ساعت بعد:/
از خواب بیدار شدم ساعت ۸ بود یه ساعت خوابیده بودم
یدفه ی صدایی اومد🤔
اون...اون..شوگا بود؟


لایک؟؟❤🤔
کامنت❤🤔
دیدگاه ها (۱۸)

شات (²)ی صدایی اومد رفدم ببینم کیه دیدماون... اون.. شوگا بود...

شات (³)شوگاویو:/میدونستم سویا هر روز با یکیه ولی برا دراوردن...

سلام دوستان ایشون دوست من هستش و فیک مینویسه لطفا حمتیتش کنی...

شات(⁵)و اخرجینا. جیییی اونم منو دوست داره چقد خوب (خر ذوق)ی ...

چند شاتی#درخواستی part: ⁴ویو جینبعد از 4 ساعت که همه ی آرمی ...

بازگشت دوباره پارت ۳:دختره جواب داد شوگا بهش گفت بیا این راب...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟓عشق مافیاویو بورامبا جیمین رفتم خونش فردا باید میرفتم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط