Fakeyoongi 🌌
OrdinaryLife 🌙 p22 🌙
یونگی :شدی هموني که ميخواستم
یونا :ببخشید؟!
یونگی :عه منظورم خوشگليته
یونا :اون که ميدونم... تو هم جذاب شدیا
یونگی :مرسی لیدی من بریم تالار منتظرمونن
یونا :بریم
بعد از نیم ساعت
رسیدیم جلوي در داخل شدیم چقد با شکوه و قشنگ بود همینجوری داشتیم ميرفتيم که يه پسر بچه اومد جلومون
یونگی: عه سلام کوچولو اسمت چيه؟
یوجین :اسمم یوجینه
که دیدم جیمین و ات اومدن سمتمون
جیمین :به به یونگی شی مبارکه
یونگی: خیلی ممنون.... این فسقلی پسر شماست
ات: آ.....بله بله یوجین خان
یونا :سلام خوبین
ات :خیلی ممنونم عروس خانوم... مبارکه ايشاالله که به پای هم پیر شین
یونگی و یونا: خیلی ممنون
جیمین :بیا بغل بابا
یوجین :اومدم بابا
یونگی :بریم داخل
جیمین :بریم
خیلی همه چی عالی بود همه لذت بردن کلی زدیم رقصیدیم و حرف زدیم بهترین شب زندگیم بود
عاقد :عروس و داماد بياين جایگاه
رفتیم تو جایگاه حسابی استرس داشتم میترسیدم خراب کنم
یونگی :چته باز
یونا :ها ....هيچي
یونگی :دستتو بده به من
یونا :باشه
عاقد :ميتونين همو ببوسین
همو بوسيديم
همه با هم مبارکههههههههههه
بالاخره این شب رویایی هم تموم شد
یونگی :شدی هموني که ميخواستم
یونا :ببخشید؟!
یونگی :عه منظورم خوشگليته
یونا :اون که ميدونم... تو هم جذاب شدیا
یونگی :مرسی لیدی من بریم تالار منتظرمونن
یونا :بریم
بعد از نیم ساعت
رسیدیم جلوي در داخل شدیم چقد با شکوه و قشنگ بود همینجوری داشتیم ميرفتيم که يه پسر بچه اومد جلومون
یونگی: عه سلام کوچولو اسمت چيه؟
یوجین :اسمم یوجینه
که دیدم جیمین و ات اومدن سمتمون
جیمین :به به یونگی شی مبارکه
یونگی: خیلی ممنون.... این فسقلی پسر شماست
ات: آ.....بله بله یوجین خان
یونا :سلام خوبین
ات :خیلی ممنونم عروس خانوم... مبارکه ايشاالله که به پای هم پیر شین
یونگی و یونا: خیلی ممنون
جیمین :بیا بغل بابا
یوجین :اومدم بابا
یونگی :بریم داخل
جیمین :بریم
خیلی همه چی عالی بود همه لذت بردن کلی زدیم رقصیدیم و حرف زدیم بهترین شب زندگیم بود
عاقد :عروس و داماد بياين جایگاه
رفتیم تو جایگاه حسابی استرس داشتم میترسیدم خراب کنم
یونگی :چته باز
یونا :ها ....هيچي
یونگی :دستتو بده به من
یونا :باشه
عاقد :ميتونين همو ببوسین
همو بوسيديم
همه با هم مبارکههههههههههه
بالاخره این شب رویایی هم تموم شد
- ۶.۲k
- ۱۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط