وقتی دوست پسرت بود و فهمیدی که مافیاس
وقتی دوست پسرت بود و فهمیدی که مافیاس
پارت۳
و گفت آقای پارک جیمین بهشون اومدن
(جیمین اومد داخل اتاق)
ج.م:سلام
فریا: سلام من اینجا چیکار میکنم تو کی هستی؟
ج.م:من پارک جیمینم داشتم از فرودگاه میومدم بیرون تورا دیدم وسط راه غش کردی منم آوردمت بیمارستان کولت هم تو ماشینه
فریا:مرسی آقای پارک
پرستار: آقای پارک آزمایش خانوم اومده لطفا با دکترشون صحبت کنید
ج.م :خیلی ممنون الان میام
فریا:آقای پارک آزمایش چی؟
ج.م مشکوک شدند بهت بخاطر همین ازت آزمایش گرفتن الان میام.
(بعد چند مین)
فریا: آقای پارک چیشد جواب چیشد(استرس)
ج.م:امم راستش حامله ایی اونم ۱ماه
فریا:چییییی حالا من چه گوهی بخورممممم خدایاااا من خودم بدبختم میخوای یکی دیگر بدبخت کنم؟ نوبت بگیر میخوام سق...طش کنم
ج.م: اروممم باش همچین کاری نمیکنی من ازت مراقبت میکنم
فریا:زشته آخه یک غریبه به خونت راه بدی
ج.م:من غریبه راه نمیدم من واقعا یادت نمیاد؟
فریا:نه
ج.م: من جیمینم پارک جیمین همکلاسی دانشگاه با مایا اکیپ بودیم یادت میاد؟
فریا:اوه اره
جیمین: خبر از مایا داری ازش خیلی وقته خبر ندارم
فریا:(با صدای بغض دار)جیمین مایا مرده
جیمین:چی چرا مرده اون که حالش خوب بود راستی تو چرا اینجایی مگه با تهیونگ رل نزده بودی تهیونگ کجاس؟
فریا :(کل داستان گفت) و اره ازش فرار کردم ممکنه پیدام کنه
جیمین:اوه نگران نباش تو پیش من میمونی امن و امان و بچت به دنیا میاری و پیش من زندگی میکنی
فریا: خوب پس مالی چی اون مشکل نداره؟
ج.م: مالی اون دیگه رفت بهم خیانت کرد با جکسون
فریا:اوم خیلی خوب لطفا من از اینجا ببر از بیمارستان بدم میاد
ج.م:خیلی خوب الان میریم
(تو ماشین )
ج.م:گشنت نیست؟ الان ساعت ۱۲ ست حتما گشنته بیا ببرمت KFC اونجا را خیلی دوست داری
فریا:افرین هنوز یادته منKFC دوست دارم
(
شرط ها
کامنت ۱۶
لایک ۳۴
پارت۳
و گفت آقای پارک جیمین بهشون اومدن
(جیمین اومد داخل اتاق)
ج.م:سلام
فریا: سلام من اینجا چیکار میکنم تو کی هستی؟
ج.م:من پارک جیمینم داشتم از فرودگاه میومدم بیرون تورا دیدم وسط راه غش کردی منم آوردمت بیمارستان کولت هم تو ماشینه
فریا:مرسی آقای پارک
پرستار: آقای پارک آزمایش خانوم اومده لطفا با دکترشون صحبت کنید
ج.م :خیلی ممنون الان میام
فریا:آقای پارک آزمایش چی؟
ج.م مشکوک شدند بهت بخاطر همین ازت آزمایش گرفتن الان میام.
(بعد چند مین)
فریا: آقای پارک چیشد جواب چیشد(استرس)
ج.م:امم راستش حامله ایی اونم ۱ماه
فریا:چییییی حالا من چه گوهی بخورممممم خدایاااا من خودم بدبختم میخوای یکی دیگر بدبخت کنم؟ نوبت بگیر میخوام سق...طش کنم
ج.م: اروممم باش همچین کاری نمیکنی من ازت مراقبت میکنم
فریا:زشته آخه یک غریبه به خونت راه بدی
ج.م:من غریبه راه نمیدم من واقعا یادت نمیاد؟
فریا:نه
ج.م: من جیمینم پارک جیمین همکلاسی دانشگاه با مایا اکیپ بودیم یادت میاد؟
فریا:اوه اره
جیمین: خبر از مایا داری ازش خیلی وقته خبر ندارم
فریا:(با صدای بغض دار)جیمین مایا مرده
جیمین:چی چرا مرده اون که حالش خوب بود راستی تو چرا اینجایی مگه با تهیونگ رل نزده بودی تهیونگ کجاس؟
فریا :(کل داستان گفت) و اره ازش فرار کردم ممکنه پیدام کنه
جیمین:اوه نگران نباش تو پیش من میمونی امن و امان و بچت به دنیا میاری و پیش من زندگی میکنی
فریا: خوب پس مالی چی اون مشکل نداره؟
ج.م: مالی اون دیگه رفت بهم خیانت کرد با جکسون
فریا:اوم خیلی خوب لطفا من از اینجا ببر از بیمارستان بدم میاد
ج.م:خیلی خوب الان میریم
(تو ماشین )
ج.م:گشنت نیست؟ الان ساعت ۱۲ ست حتما گشنته بیا ببرمت KFC اونجا را خیلی دوست داری
فریا:افرین هنوز یادته منKFC دوست دارم
(
شرط ها
کامنت ۱۶
لایک ۳۴
- ۶.۷k
- ۰۷ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط