همه ی ما کسی را داشته ایم که بعضی شبها آنقدر از دستش عاصی

همه ی ما کسی را داشته ایم که بعضی شبها آنقدر از دستش عاصی شده ایم که در دل گفتیم:
|هی فلانی!دیگر دوستــ💔 ــت نخواهم داشــ ــت...|
ولی فردایش که بیدار شده ایم پیش از صبحانه خوردن،حتی پیش از باز کردن چشمهایمان شروع کرده ایم به دوست داشتنش...
میفهمید چه میگویم؟
میگویم
📌 عاشقان متناقضند...
هزار نقش‌میریزند و هزار نقشه میکشند تا بروند
تا نباشند تا یک قهر بی آشتی داشته باشند...
اما همین که یک لبخـــ:)ــند
یک چهره ی مهربان
یا حتی یک جــانم از دلدارشان میبینند و میشنوند
رام‌میشوند
اهلی میشوند
و پایشان لنگ میزد برای رفتـــ👣 ــن...
فردا و پس فردا و فرداهای بعد از این،داستان تکرار میشود.
آدم گاهی باید بگذارد و بگذرد ، اما نمیرود
نه که به او خوش‌بگذرد
نه که اوضاع بر وفق مرادش باشد یا مثلا رابطه بر محور احساسش بچرخد،
آدم گاهی میماند
فقط چون پای رفتن ندارد...

#مهسا_پناهی
دیدگاه ها (۱۵)

چقدر بی تواز خواب بپرمشیشه آب را سر بکشمچیزی از پنجره بپرسم؟...

یک نفر باید باشد کهبدون ترسِ هیچگونه قضاوتی برایش همه چیز را...

من صبورم اما ..به خدا دست خودم نیست اگر می رنجمیا اگر شادی ز...

بدبختی اینجاست که می دانیمدنیا جای خوبی برای دوست داشتن نیست...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط