قسمت سوم

قسمت سوم:
فردا : زنگ ورزش

کای و چانیول و بقیه ی دارن بسکتبال بازی میکنن و بکیون و دی او با چند نفر دیگه دارن طناب میزنن :
کای:اگه میتونی بیا این توپ رو بگیر
چانی:اونجارونگا
کای :من نگاه نمیکنم
چانیول:دی او دامن کوتاه پوشیده
کای:ها؟؟کو؟؟
چانیول:هه هه ....گرفتم توپ رو ...../هیییی
لی:میگما چانیول خیلی جیگر میشه وقتی اینطوری بازی میکنه
مربی:هیییی لی حواست جمع بازیت باشه
لوهان:وای بکیون 68 تا طناب رفتی
بکیون :وایییی ایولل به خودم دی او حالا تو .....ها دی او؟؟؟؟خوبی؟
دی او:دلم خیییلی درد میکنه
لوهان:نگو که ......
دی او:نع نع خو ....خوبم.وبعد می افته روی زمین
بچه ها:هاااا ؟؟؟ دی او دی او خوبی؟؟؟؟ دی او...
کای :هی چش شده؟
مربی:دی او نگو که.............فهمیدم بریم درمونگاه
سهون:همین واسه ی شکم درد
شیومین :خخخخ دختر لوس شاید زیاد غذا خورده
بکیون:خفه شید ....دی او انقدر شکمش درد میکنه که ضعیف شده و افتاده و شما دارید مسخرش میکنید واقعا که احمقید
لوهام:دی او بریم ....بکیون بیا
قسمت بعد بسییییییی جییییغ....
دیدگاه ها (۷)

قسمت چهارم:چندساعت بعد:دی او :خیلی بهترم شدم دیگه بریم کلاس ...

شب جمعه با لوهان

بگید....دلم واسه ی این بازی ها تنگ بود........خخخخخخ

قسمت دوم:بریممم زووود توی درمونگاه:دی او: من متاسفم دکتر:چیز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط