p6

جیهوپ:نه هونا من دوسش دارم ولی اون هیچ حسی بهم نداره
هونا:زارت ریدی داداشم😂
جیهوپ:میدونم
هونا:اونم دوست داره😐😐
جیهوپ :چییییی ولی چه مهمه اون داره میمیره🙂وای خونش رو لباسمه😐
هونا:صحیح...
(پایان فلش بک)
ا/ت:چ چ چییییی و واقعااااا🙂
جیهوپ:......
ا/ت:هه
(یدفعه جیهوپ بغلش کرد)
ا/ت:ا ا الان یعنی....
جیهوپ : اره بیا گردنبنو بگیر
یهو بعد انداختن گردنبند چششون افتاد به هونا با چهره راضی و موفق😂😂
هونا:یاع یاع یاععععععع موفقیتتتتتتت😂
ا/ت و جیهوپ:😐😐
هونا:من میرم شما مشغول...
جیهوپ و ا/ت:خفه😐
هونا:ایش جای تشکرشونه😩
(فکر کردین تموم شد یاع یاع یاع درست فکر کردین😐زر زدم ادامه داره)
(ماهی ویو🦈😂💦)
هونا میره بیرون تا قهوه درست کنه چشمش میخوره به ساعت که ۵ صبحه😔✨
ا/ت تو همون موقع داشت با گردنبند ور میرفت و سرش پایین بود یهو سرشو اورد بالا و بالا اومدن سرش گرمی لبای جیهوپو رو لبش حس کرد جا خورد 🥺🥴(اخیش 😂 خودم منتظر بودم)ولی همکاری کرد و سریع جدا شدن جیهوپ یهو به خودش اومد و با نگاه پر از کیوتی و مهر ا/ت روبرو شد لبخندی زد و یهو مثل چی خجالت کشید دوید رفت پیش خواهرش ا/ت هم از اونور گوجه شده بود😔✨
جیهوپ با دیدن وضع ا/ت که سمت پنجره میره ۳ بار رید به خودش دوید گرفتم ا/ت گقت:وااای چیه میخوام ستاره ها رو ببینم
جیهوپ:فکر کرده زده به سرت.....
ا/ت: خوب راستش هنوز میخوام ولی الان نه🙂
جیهوپ:امممم
هونا:بیاین بخورین امادس مرقای عاشق😐✨
جیهوپ: راستش من دارم خونه مجردی میگیرم هونا مثخوام یه مدت از همه جدا باشم.....