سالهاست از یاد برده ام تو را

سالهاست از یاد برده ام تو را
و فراموش کرده ام خودم را
اما هنوز گاهی وقت ها
باران که می‌بارد
دردی در سمت چپ قفسه ی سینه ام می‌پیچد
و صدایی در سرم...
گمان می‌کنم در گذشته ای دور
کسی در من
دیوانه وار
عاشق کسی شبیه تو بوده است!
دیدگاه ها (۳)

مرا با این بالش و این دو تا‌ملافه و این سه تا شکلات روی میزت...

این بار حصار کلمات را می‌شکنم و دلم را به قاصدک‌های آواره می...

در پسِ چیزهای ساده...پنهان می‌شوم...تا تو مرا بیابی...اگر مر...

نمی دانم ...در کجاے عشق ،ایستاده‌ام!؟خوب است یا بد ؟اما دلم ...

‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ 𝖼𖫲ꨲ𝗋𑪊𝖺ꥉz𝗒ꨲ 𝗈ᜳ𝗏𖫱𑪊𝖾ᜳ𝗋𑪊‌ 𝗒ꨲ𝗈ᜳ𝗎ꨲ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌

صحچپتر ۱۱ _ دفتر خاطرات پنهانشب...آسایشگاه در سکوتی فرو رفته...

چند ده سال بعد شده. تنها در ساحل خلوت نوشهر قدم می زنی. با خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط