فیک

خب بچه ها بخاط چندتا تون ادامه دادم پس خواهشا حمایت کنید
عشق پنهان (پارت ۲۵)
از زبان جیهوپ:
ا/ت من و و گذاشت خونه و خودش رفت اعقابم کانل بهم ربخه بود و فقط مبخواستم بزنم و بکشم یک ساعت گذشت و ا/ت و دیدم که کامل خون بود انگار رفته بود حمام خون منم که نمتونستم بخاطر اون عپضیا خشمم رو کنترل کنم برای همین سر ا/ت خالی کردمو بردمش زیر زمین و تا تپنستن زدمش(قابل توجه این فقط یه فیک هیت و جیهوپ سانشاین تمام ارمی ها هست) بخاطر اینم که لباسش انچنان بلند نبود بیشتر ضربه ها به بدنش میخورد امت به جیک از این بشر بیرون نبود حدود 250 با زنجیر بزرگ به بدنش ضربه زدم اصلا کارام دست خودم نبود نمیدونم چرا اومدم اهن گذاشتم رو اتیش و به بدن ا/ت زدم اینقدر شکنجه دادنش که هیچ حرفی نزد هیچ اشکی نه ربخت اما یه لحظه به خودم اومدم و دیدم از درد بیهوش شده
☆: ا/ت ا/ت ا/ت (گریه)
☆: ا/ت منو ببخش بیدار شووووو(گریه)
☆: ااااااا/ت(گریه)
☆: ا/ت خواهش میکنممممم جیمییییییییینننننن اجوماااااا (گریه)
اجوما: بله ارباب
☆:جیمین و خبر کن(گریه)
اجوما: چشم ارباب
از زبان اجوما:
...