Killer monster

(Killer monster)
P6
که یدفعه ات زد تو گوش استاد
ات: اینو ازم خوردی دفعه بعد میک...*شم**ت
استاد:.......
ات ویو
زد*م تو گوشش در جا خشکش زد و رفت بیرون
جونگ کوک: خانوم بی اعصاب
ات: خفه
جونگ کوک: هه
موقع ناهار شد رفتیم غذا خوری ک دوباره به اکیپ اونا خوردیم
جونگ کوک ویو
تو راه ناهار خوردیم بودیم وقتی رسیدیم همزمان با ما ات و دوستش هم رسید و زود راهشو کج کرد و رفت
شب :
ات: همه چی امادس؟
لیا: همه چی اوکیه فک کنم الان برسن
ات رفت نشست روی تخت و صبر کرد تا حم***له کنن گروه نقابدار
که یکدفعه صدای ت*یر اند**ازی همه جا پخش شد...
ات سعی کرد رئیس رو پیدا کنه توی همین حین ی ت*یر به بازوش خورد و داد زد ولی با همون دست زخ*می رفت سراغ رئسشون و داد زد زن و بچه هات پیش منن
رئیس گروه نقابدار: ح*مله نکنید( داددد)
ات : زن و بچه این یارو رو بیارید
زن و بچه : جیغ ( دارن زج*ه میزنن🗿🤌)
ات: حیف که با بچه ها کاری ندارم ولی
ات: چشم بچه ها ببندین
و خیخی زن یارو رو ک...ش....ت
و اون مرد عقب نشینی کرد چون فکر میکرد الان بچه هاش رو هم ......
روز بعد
جونگ کوک ویو
از خواب پاشدم تلویزیون روشن کردم
اخبار: از ق****تل بیش از ۱۰۰ نفر در کره جنوبی به دست ما*فیا های غارت گر و بی شرم....
جونگ کوک ویو
رفتم تا ته و توی ماجرا رو در بیارم فک کنم کار ات باشه که دیدم چیییی؟؟؟؟
چی دید بنظرتون🗿🌙
شرط: ۱۰ لایک
کامت: ۱۵
گزارش شده بوددد 😐😐😐😐
دیدگاه ها (۴)

(Killer monster)P7که دیدم ات زن رئیس نقابدارا ها رو کش..تهعج...

(Killer monster )P81 ماه بعد کوک: لعنت بهش لعنت شوگاااا( عرب...

جوری که همه تو ویس حمایت کردن از تهیونگ>>>>>>>>>♡

(Killer monster)P5ات: اک بای صبح روز بعد ات ویوناموسا دیشب خ...

دوست پسر دمدمی مزاج

رمان عشق و نفرت جنبه ندارید لطفاً نخونیدپارت۸ویو ات : ما رفت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط