اگر سرم که از انکار کردگار پرم

اگر سَرَم، که از انکار کردگار پُرم
اگر دلم، که از اندوه روزگار پُرم

دقیق تر بنگر ــ این غبار از آینه نیست ــ
خود این منم که در آیینه از غبار پُرم

درختی ام که پر از قلب های کنده شده است
ز خالکوبی غم های یادگار پرم

نه اهل کشتی نوح و نه سرنهاده به کوه
برای آمدن مرگ از انتظار پرم

مگیر زورق فرسوده مرا از رود
که از خیال رسیدن به آبشار پرم!

👤 فاضل نظری
دیدگاه ها (۳)

نمانده است مرا غیر خون دل اثریکه دارد از دل خونین عاشقان خبر...

بالا نرفت آنکه به پای تو پا نشدآقا نشد هر آنکه برایت گدا نشد...

این روزا عجِیب دلْمـ هوایِ کربلاتُو داره!(:

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط