فکرنو

#فکرنو
#شهدا
#عاشقانه

همسر #شهید_بابائی:
#قهربودیم درحال نمازخوندن بود...
نمازش که تموم شد هنوز پشت به اون نشسته بودم...
کتاب شعرش رو برداشت و با یه لحن دلنشین شروع کرد به خوندن...
ولی من بازباهاش قهربودم!!!!!
کتابو گذاشت کنار...
بهم نگاه کرد و گفت:
"غزل تمام...نمازش تمام...دنیا مات
سکوت بین من و واژه ها سکونت کرد!!!!
بازهم بهش نگاه نکردم....!!!
اینبارپرسید : عاشقمی؟؟؟
سکوت کردم....
"گفت : عاشقم گرنیستی لطفی بکن #نفرت بورز
بی تفاوت بودنت هرلحظه آبم می کند. .." دوباره با لبخند پرسید: عاشقمــــــی مگه نه؟؟؟؟؟
گفتم:نـــــــه!!!!!
گفت:"لبت نه گوید و پیداست می گوید دلت آری...
که این سان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری..."
زدم زیرخنده....و روبروش نشستم.... دیگه نتونستم بهش نگم که وجودش چقد آرامش بخشه... بهش نگاه کردم و ازته دل گفتم... خداروشکرکه هستی....
دیدگاه ها (۵)

#فکرنو#شهادتمساله ای که برایم جالب بود روحیه بالا خانواده شه...

#فکرنو#عاشقانه#عشق-پاکامروزدسته گل عقد اولین عروس خونواده ما...

♦️چند صد سیاه پوست شیعی اهل نیجریه و یک دختر چشم آیی دیسکوها...

#فکرنو اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط