قلمم حوصله کن شعر به نام پدر است

قلمم حوصله کن ، شعر به نام پدر است
کاغذ و دفتر و دیوان، همه ، رام پدر است

واژه ها در سر من با هیجان می رقصند
شعرهم مست شده،تشنه ی جام پدر است

امشب انگار که شب جلوه ی دیگر دارد
روشنی بخش شبم ، ماه تمام پدر است

می کنم سجده به پایش ، قدم لرزانش
قبله ام کج شده و ، سمت مقام پدر است

می زنم بوسه به دستان پر از احساسش
بوسه هایم همگی بوسه ز کام پدر است

در هوای نفسش شوق پریدن دارم
همچنان مرغ دلم بر لب بام پدر است

پند و اندرز پدر حک شده در ریشه ی من
چونکه یک معجزه در متن کلام پدر است

روز و شب زجر کشیده که من آرام شوم
جان نثاری ز خودش خط مرام پدر است

باز هم نام پدر آمد و خون جوش آمد
قلم آرام نشو ، شعر به نام پدر است

💜 ❣
دیدگاه ها (۱۱)

خیابونای شهر بوینس آیرس آرژانتین این شکلیهآدم باید اینجا برا...

اﺯ شیخی ﺳﻮاﻝ ﺷﺪ ﻛﻪ ﺁﻳﺎ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺁﻫﻨﮓ ﺳﻴﺎﻩ ﻧﺮﻣﻪ ﻧﺮﻣﻪ ﻣﻴﺮﻗﺼ...

نتیجه تعطیلات نوروز بدون شرح اضافه!!!▪ در غیر اینصورت هر سال...

بحث کردن با کسی که به دلایل و استدلال اعتقادی ندارد، مانندِ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط