با نگاهی که شب دوش اشارت کردی

با نگاهی که شب دوش اشارت کردی
بخدا بود و نبودم همه غارت کردی

آشکارا نتوان گفت چه کردی و چه بود
آن عبارت که تو پنهان به اشارت کردی

کعبه گل همه را ، کعبه دل خاصان راست
کعبه سهل است ، خدا را تو زیارت کردی

دلم آتشکده عشق و ز غم ویران بود
تو بت آتشکده عشق عمارت کردی

شعر و شور و دل دیوانه و آزادگیم
همه را بسته زنجیر اسارت کردی

ابر من عابر آفاق نهان نومیدی
آشکارا تو ز امید عبارت کردی

کاش میشد بنویسم چه نوشتی با چشم
کاش میگفت عبارت چه اشارت کردی

نادر از هند نبرد ، آنچه تو بردی ز دلم
که تو مهری و مهاری و مهارت کردی

دلم ایران و تو اسکندر تاییس اطوار
زدی و سوختی و کشتی و غارت کردی

#مهدی_اخوان_ثالث
دیدگاه ها (۱)

در حد توانمون

هر چند که دلتنگ تر از تنگ بلورمبا کوه غمت سنگ تر از سنگ صبور...

این که با ما ستم ات کم نشود باکی نیستکوشش ما همه این است که ...

" حلقوم ها را می توان برید، اما فریادها را هرگز؛ فریادی که ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط