شانه همان شانه است

شانه همان شانه است
گیسو همان گیسو‍‍
و آیینه همان آیینه
اما نمی دانم چرا آن هنگام که مردی با دست های زمخت اش گیسوی پریشان زنی را با ظرافت شانه میکند در آیینه شعری مجسم میشود
#علی_سلطانی
دیدگاه ها (۰)

دل که با صد رشته ی جادو نمی گیرد قرارتاری از گیسوی او آرید و...

گل‌ های باغچههمه دیشب شکفته‌ انداز کوچه ‌ی ما گذشته بودی؟#رض...

بر طلوع چشم تو خورشید می رقصد هنوزصبح زیبایت بخیر ای بهترین ...

#علی_بن_موسی_الرضا

واقعیت این است مردی که دلش را بین دو زن پخش میکند مردی نیست ...

مَرد دو لایندر خانه می‌مانداما دلش را جای دیگری پرتاب میکند....

ازمایشگاه سرد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط