وارث احساس و روح من

وارث احساس و روح من...
زیبای من،ای وارث تمام دست نخوردگیها و مهربانی های قلب من...
وارث تمام سرکشی ها و آوا و نواهای من..

از آلاله های تکیده...
از مرگ یاس‌های پر پر برایت می‌نویسم...
از نقاب های پوشالی که پشتشان هیچ قلبی نبود...
از آدمکهای زمینی که روح سردشان را در بستر این خاک مرده مدفون کردند می‌نویسم.....
از نوایی که روح تشنه مان در حسرت شنیدنش از حیات و نبض افتاد...
از آدمکهایی که درون سینه هایشان جز سیاهی چیزی نبود..
تندیس‌های بی روح...
از زخمهایی که بر روحمان زدند...
از زنجیر هایی که تن عریان طفل معصوم وجودمان را کبود کرد...
اما اینجا ما هستیم....
که با تمام زخمها با تمام دردهایی که در قامت زخم خورده ی مان میپیچد...
نوای حیات را جاری سازیم...
در تمام رگ و پی این دنیای سیاه و مرده...
در گوش انسانها عشق و حیات زمزمه کنیم...
با دستانمان رنگ خاکستری را از تن دنیا پاک کنیم...
خورشید قلبمان را با عشق به طلوع بکشانیم تا بتابد و نفس بدمد درون این دنیای زخم خورده و بی نور....
و نظاره گر تولد اولین نبض زندگی و عشق باشیم....

با احترام تقدیم به آستان پاک تمام صاحبدلان...
#لیلی
دیدگاه ها (۱۷)

پس از من یاد یک انسان همیشه با تو خواهد بود غم یک روح سرگردا...

درکشور عشق هیچ کس رهبر نیستهیچ شاهی به گدا سرورنیستباورم کم ...

با من برنو به دوش یاغی مشروطه خواه...عشق کاری کرده که تبریز...

#در_وصف_حضرت_عشق #تنها_برای_چشمهایش #لیلی در وصف تو...تو...آ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط