part

part:⁴⁶
_____________________________________
تهیونگ: حرف بزن
کای: میگم‌نمیدونم

تهیونگ کای رو گذاشت رو صندلی پ یه طناب پیدا کرد و دستاشو بست

کای : چیکار میکنی

تهیونگ یه مشت زد به کای و خون از دهن کای سرازیر شد

تهیونگ: بگو کجاست

_________^^^^

یونا" همجا عکسمو پخش کردن و دارن دنبالم میگردن مجبور شدم ار خونه‌ قرار کنم و برم یه کشور دیگه بعد چندمین رسیدم فرودگاه بلیط که گرفته بودم رو رو دادم معمور داشت هی چکش می‌کرد

یونا: مشکلی هست؟
مامور: شما ممنوع خروج هستید
یونا: چی؟ مطمئنید میشه یه بار دیگه چک کنید
مامور: بله مطمئنم خانم بفرمایید وقت مارو نگیرید

یونا" چطور ممکنه... رفتم نشستم رو صندلی و نمیدونستم چیکار کنم ... بعد چندمین یه زنه اومد نشست کنارم

زنه: ممنوع خروجی؟
یونا: آره چطور
زنه: میخوای کجا بیری
یوناه : هرجا فقط اینجا نباشم
زنه:یکی زو میشناسم میتونه قاچاقی از کشور ردت کنه
یونا کی
زنه: بیا این آدرسو بگیر برو به این جا زنگ بزن اسم رمزو بگو
یونا: خب اسم رمز چیه
زنه: کلاغها ممنوع خروج شدن😂
یونا: باشه ممنون

یونا" پاشدم سریع رفتم سمت ماشینم سوار شدم و حرکت کردم سمت ادرس بعد چندمین رسیدم یه کوچه تنگ تاریک بود رفتم داخلش رسیدم به یه در زنگ در زدم

یونا: کلاغا ممنوع خروج شدن

یونا" در باز شد و رفتن داخل خیلی تاریک بودم هیچ جارو نمیدیدم که یهو خوردم به تنه ی یکی یه یارو قد بلند بود بود کفشای براق گروت سرمو گرفتم بالا ...

ادامه دارد...
دیدگاه ها (۹)

part:⁴⁷_________________________یونا" سرمو گرفتم بالا و با چ...

part:⁴⁸_______________________________ یونا: باشهیونا و همون...

part:⁴⁵ _____________________________________ تهیونگ: ج.نده ...

یه چند روز نیستم برمیگردم بای

ادامه ی پارت ⁵.....ویو جناجنا : تورو خدا بَرم نگردون پیش سوه...

بیب من برمیگردمپارت: 50( تهیونگ ) داخل گوشیم بودم و میخواستم...

"شراب سرخ" Part: ⁸ویو جنا یهو گرفت از بازوم تا نیوفته....اما...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط