فن ساین رویایی

فن ساین رویایی

رسیدم بیمارستان
با عجله اون مسافت رو طی کردم تا ب محل مورد نظر رسیدم
هنوز عمل تموم نشده بود
خب بلاخره جراحی قلب چیزی جز این انتظار نمیره
چند دقه ای گذشته بود
روی صندلی نشسته ، بودم سرم پایین بود و دست هام توی موهام
کلافه. منتظر نشسته بودم ک همون موقع دکتر اومد بیرون
یا عجله سمتش رفتم
_... ا.. اقای دکتر... عمل.. عمل چی.. چطور بود؟؟
ات حالش خوبه... ن؟
# ارع خوشبختانه عمل خوبی بود
.
.
چند ساعتی گذشته بود اون رو ب بخش منتقل کرده بودن ( ایم ساری زیاد سر رشته ندارم تو این بحثا )
دلم میخاست ببینمش
بعد کلی اصرار قبول کردن ک ببینمش اونم برای چند دقه فقط
راوی « ولی این عجیب نیس ک ب ی مرد با ماسک و کلاه اعتماد کردن! حتا هویتش هم نپرسیده بودن
خیلی عجیب بنظر میرسه... ن؟



ببخشین میدونم کمه
خب درگیر بودم.. قصد نداشتم امروز بزارم اما خب چون قول دادع بودم گذاشتم
ی مشکلی پیش اومد امروز کلن درگیر بودم
دیدگاه ها (۵)

امممم... واقن ممنون اما با این اتفاقی ک چند روز پیش برام افت...

part 1

فن ساین رویایی

باشع.... فقط ی نکته با خاهر بیشتر موافقم 😂هیچ فقط میتونم بگم...

پارت پنجاه یکرفتیم پیش دخترا نشستیمو یکم گپ زدیم ک دختر عموم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط