گفته بود اولینش "من" هستم باورش کردم افتخار هم میکردم اولینِ کسی بودن،آخ که عجب لذتی دارد! آهنگ گوش میکردیم،بغض میکرد کافه میرفتیم،بغض میکرد قدم میزدیم،بغض میکرد حتی لحظه ای هم که بوسیدمش،بغض کرد.. یک جای کار میلنگید "من شبیهِ اولین ها نبودم،نبودم''