نامت را گذاشته ام خانوم

نامت را گذاشته ام "خانوم" .
چه بسیار زنان که از تو رعنا ترند
چه بسیار زنان که از تو نجیب ترند
چه بسیار آنان که خوش سیما ترند.
اما "خانوم" فقط تویی.

هنگام که بیرون می روی
کسی تو را به جا نمی آورد
کسی جمال روی تو را نمی بیند
کسی به فرش قرمزی که تو از گل سرخ می گسترانی نمی نگرد.
گویی که فرشی نیست.

و هنگام که تو سر می رسی
تمام رودخانه ها در من به خروش می آیند
ناقوس ها، گنبد کبود را به لرزه می آرند
و گیتی، سرشار از سرود می شود.

تنها #تو و من
ای عشق، تنها تو و من.
بشنو مرا ... .



#پابلو_نرودا
ترجمه : بابک_زمانی
دیدگاه ها (۱۱)

وقتی دلتنگ باشی تمام آرامش یک ساحل را هم به تو بدهند باز هم ...

ای رفته کم‌کم از دل و جان، ناگهان بیامثل خدا به یاد ستمدیدگا...

گردون مرا ز محنت هستی رها نخواستمرگم رسیده بود ولیکن خدا نخو...

ﻣﻦ ﺩﻟﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪﺧﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﭘﺮ ﺩﻭﺳﺖﮐﻨﺞ ﻫﺮ ﺩﯾﻮﺍﺭﺵﺩﻭﺳﺘﻬﺎ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط