عشق اجباری

عشق اجباری
ویو صبح
ا.ت:صبح بیدار شدم من رو تخت چیکار میکنم
جونگ کوک:بیدار شدی
ا.ت:تو منو اوردی اینجا
جونگ کوک:آره(عرق فراوان
ا.ت:چرا انقد عرق کردی
جونگ کوک:رونات خیلی نرمه
ا.ت:چی جونگ کوک پتو زد کنار چیییی رونام روی دی.کش بود دست اونم روی رونام‌بود وایییی بخاطر همین عرق کرده بودددد تو دلش(درسته دوستان جناب جئون تحریک شدن)
ا.ت:چی میگی تو ب و اونور
جونگ کوک پس زد و زود بلند شد
جونگ کوک:من میرم حموم بعد میام پایین
ا.ت:من میخوام لباس‌عوض کنم
جونگ کوک:خب عوض کن جلوتو نگرفتم
ا.ت:خب برو بیرون تا عوضش کنم
جونگ کوک:همینجا عوض کن من میرم تو حموم
ا.ت:باشه تا نگفتم بیرون نیای
جونگ کوک:باشه
لباسامو عوض کردم جونگ کوک ک اومد بیرون من رفتم دسشویی کارای لازمو انجام دادم و اومدم
جونگ کوک:تموم کردی بریم
ا.ت:تو چرا نرفتی
جونگ کوک:چون نمیخواستم بعد بشینم غرغر کردنه بابامو بشنوم
ا.ت:باشه بریم گشنمه
جونگ کوک:بریم
رفتیم پاین
جونگ کوک ا.ت:سلام
همه:سلام
م.ج:بیاین صبحونه

ببخشید حالم زیاد خوب نبود نتونستم بزارم اینم با کلی بدبختی نوشتم خوب شدم بازم میزارم فعلا بوس بهتون دوستون دارم🥲💫♥️
دیدگاه ها (۲)

عشق اجباریم.ج:بیاین غذا بخورین ا.ت:باشه ویو بعد صبحونها.ت:صب...

میخوام خلاصش کنم نظرتون چیه دو یا سه پارت دیگه تمومش کنم

عشق اجباری پ.ج:ا.ت دخترم توهم همرا کوک برو کوم ا.تو با خودت ...

*★این متن خیلی خیلی مهمه★ ⭕⭕⭕⭕⭕⭕⭕⭕⭕⭕⭕⭕⭕⭕⭕⭕⭕⭕اقای { عبدالناصر...

پارت ۸۲ فیک ازدواج مافیایی

"سرنوشت "p,36...۱۰ مین بعد ....ا/ت : بریم تو ؟ سرده....کوک :...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط