عشق تو گرفت از تن من تاب و توان را

عشق تو گرفت از تن من تاب و توان را
ترسم که به پایان نرسانم رمضان را!😢


آہ ای رطب دورترین شاخه! چه می‌شد
شیرین کنم از شهد لبان تو دهان را؟😉 😋
#شیرین_خسروی
دیدگاه ها (۱۴)

+حاج‌خانوم‌بریم-نه حاجی بذاربرم چشماش رو درآرم+جای دخترمونه-...

●▬▬▬▬๑۩خاص فقط خدا۩๑▬▬▬▬▬●:

درباره‌ی مجنون چه خیالی کرده؟که حرمت عشق را ذغالی کرده!

باهاش که قهر میکنمفکر میکنه دوصش ندارمنمیدونه تمامِ مدتی که ...

‏‍خسته جانی هستمکه تنم رنجور ناملایمات زندگی ستاز روزهای سخت...

★هر بار از نو عاشق تو خواهم شد...★

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط