سه پارتی جونگکوک

سه پارتی جونگکوک.../
پارت ۲...

که زنگ در خورد سریع رفتم و در رو باز کردم و پشت جاکفشی قایم شدم وقتی اومد تو چراقا رو روشن کردم و برف شادی ریختم روش....

×واییییی ات اونجا چیکار میکردی ترسیدم
_خرگوش پرزور تولدت مبارکککککک
×خوشگلم واقعا تولدم بود اصن یادم رفته بود
_ولی الان میدونم خرگوش پرزور
×یا برام اسمم گذاشتی جوجه
_من جوجه نیستم
×تو جوجه کوچولوی خودمی
_ولی خرگوش پرزور جوجه کوچولو رو میخوره
×میخوای بخورمت
_نه

و فرار کردم تو آشپز خونه تا غذای مورد علاقشو بیارم...

×وادهل این غذا رو خیلی دوست دارم چجوری تونستی تو این زمان کم
_همین جوجه کوچولو تونست دیگه
×افلیننننن بیا بغلم
_اومدمممم(و پرید بغلش دیوس ایشششش حسودیم میشه)

وقتی غذاشون تموم شد قرار شد فیلم بزارن و ببینن....

_وایییی کادوت یادم رفت
×یا خدا دیگه واقعا برای کادو چجوری ‌وقت کردی
_حیح ما اینیم دیگه

رفتم و کت شلوارش رو آوردم به همراه اون شاخه گل رز قرمز...

×واییییی چه خوشگلا عشقم
_بپوش ببینم
×باش(خنده خرگوشی)

رفت و با کت و شلوار پوشیده اومد پایین....

_دارم یه فرشته میبینم وایییییی
×یاااا من که خرگوش بودم
_نه الان بیشتر اسم عضله ای بهت میاد چون عضله هات از کت زده بیرون جوننن
×خب بسه دیگه باید به قولی که دم در بهت دادم عمل کنم بیا بخورمت...
_هاااا نهههه(فرار)

با اون عضله های قدرتمندش ات رو گرفت و برد توی اتاق....

ادامه دارد....

پارت بعد اسمات لایکا به ۱۰ برسه....

yona_park