از صلح میگویند یا از جنگ میخوانند

از صلح می‌گویند یا از جنگ می‌خوانند؟!
دیوانه‌ها آواز بی‌آهنگ می‌خوانند

گاهی قناری ها اگر در باغ هم باشند
مانند مرغان قفس دلتنگ می‌خوانند

کنج قفس می‌میرم و این خلق بازرگان
چون قصه‌ها مرگ مرا نیرنگ می‌دانند

سنگم به بدنامی زنند اکنون ولی روزی
نام مرا با اشک روی سنگ می‌خوانند

این ماهی افتاده در تنگ تماشا را
پس کی به آن دریای آبی‌رنگ می‌خوانند

#فاضل_نظری /
#لیلی_مجنون
دیدگاه ها (۴)

تو بمان شاید پروازم قفس نچشدنفست طعم لحظه را به ترانه کشدتن ...

صدایم را به یاد آر اگر آواز غمگینی به پا شدمن این شعر گرانم ...

به خداحافظی تلخ تو سوگند نشدکه تو رفتی ودلم ثانیه ای بند نشد...

تمامش کن ای عشق و آغاز کندگر فرصتی نیست! کم ناز کناگر سحر با...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط