شب

شب
گاهی چنان ساکت می شود
که انگار

یک زن دلش شکسته است...
دیدگاه ها (۸)

دیشب که مرا در آغوش گرفتی.باز هم زبانم یاری نکرد که بگویمچقد...

خنده های توخدا را بنده نیستندهر بار می خندیپاره می شودبند دل...

انگار نارنج ها شکوفه داده اند در این شهرآنقدر که هر چه تفأل ...

خودت می دانیمن اهل پارک و کافه و سینما نیستمقرارمان همان کوچ...

فراق، گاهی چنان بردل سنگینی می کند که هیچ لحظه ای بدون حضور ...

گاهی اوقات حالت چنان است که تمام ِوجودت گریه می کند ، جز چشم...

طبیعت

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط