تکپارتی درخواستی
تکپارتی درخواستی
وقتی با هم میریم حموم (تئودور نات )
نصفه شب بود و حوصله ام سررفته بود هیچ کاری به ذهنم نمیومد تصمیم گرفتم برم برای اینکه تئو رو بیدار نکنم که غر غر کنه برم حموم و اونجا فیلم ببینم
گوشیم رو برده ام و با لباس توی وان نشستم و گوشیم رو روی میز چوبی تکیه دادم و تصمیم گرفتم فیلم ترسناک بزارم و فیلم رو پلی کردم
تقریبا نیمی از فیلم گذشته بود و مطمئن بودم به قراره با یه صحنه ترسناک غافلگیر بشم که در لحظه برق حموم خاموش شد جیغ خفیفی زدم
صدای رعد و برق که از گوشیم میومد باعث میشد بیشتر از قبل بترسم
با صدای تقریبا بلندی تئو رو صدا زدم تئو جواب نداد تا با صدای باز شدن در باز هم جیغ زدم سایه ی فردی از پشت پرده نزدیک میشد و در لحظه با کنار رفتن پرده جیغی زدم
با روشن شدن چراغ و خندیدن تئو تازه فهمیدم تمام مدت سرکار بودم تئو با خنده گفت : ترسو خانم وقتی میترسی نشین فیلم ترسناک ببین
با حرص گفتم : نخیرم من خیلیم شجاعم تو بیشعوری که نصفه شب اینجوری میای تو حموم اصلا احتمال ندادی لخت باشم
تئو با خنده گفت : خانم شجاع فکر اینجاشو نکرده بودم
با فکری که به سرم زد لبخند شیطانی زدم و گفتم : پس منو اذیت میکنی آقای نات
دستشو گرفتم و کشیدم داخل وان که باعث شد سر بخوره و تمام لباسش خیس بشه
تئو گفت: هی خیلی بدی جوجه من تازه حموم بودم
گفتم : جنابعالی وقتی منو میترسونی باید فکر اینجاشو بکنی
گفت : جوجه کوچولو اصلا به این فکر کردی حالا که منو انداختی تو آب باید جفتی با هم حموم کنیم و اینکه گوشیتم احتمالا خیس شده
گفتم : اونو که جنابعالی باید خسارتش رو بدی و اینکه نخیرم تو میری بیرون من خودمو میشورم بعدش خودت میاد
تئو گفت : خانم کوچولو حالا که قراره خسارت رو من بدم من اول خودمو میشورم میرم بیرون
گفتم : جنابعالی غلط میکنی بعدشم تقصیر خودت بود
گفت : باشه جوجه کوچولو من تسلیم
و اینم بگم که اصلا نزاشت در آرامش خودمو بشورم و تا وقتی خودم رو بشورم کلی اذیت کرد
پایان
بچه ها احساس میکنم زیاد جالب نبود متاسفم اگه بد شد چون اصلا حال نداشتم
یه تکپارتی دیگه مونده که فردا میزارمش
وقتی با هم میریم حموم (تئودور نات )
نصفه شب بود و حوصله ام سررفته بود هیچ کاری به ذهنم نمیومد تصمیم گرفتم برم برای اینکه تئو رو بیدار نکنم که غر غر کنه برم حموم و اونجا فیلم ببینم
گوشیم رو برده ام و با لباس توی وان نشستم و گوشیم رو روی میز چوبی تکیه دادم و تصمیم گرفتم فیلم ترسناک بزارم و فیلم رو پلی کردم
تقریبا نیمی از فیلم گذشته بود و مطمئن بودم به قراره با یه صحنه ترسناک غافلگیر بشم که در لحظه برق حموم خاموش شد جیغ خفیفی زدم
صدای رعد و برق که از گوشیم میومد باعث میشد بیشتر از قبل بترسم
با صدای تقریبا بلندی تئو رو صدا زدم تئو جواب نداد تا با صدای باز شدن در باز هم جیغ زدم سایه ی فردی از پشت پرده نزدیک میشد و در لحظه با کنار رفتن پرده جیغی زدم
با روشن شدن چراغ و خندیدن تئو تازه فهمیدم تمام مدت سرکار بودم تئو با خنده گفت : ترسو خانم وقتی میترسی نشین فیلم ترسناک ببین
با حرص گفتم : نخیرم من خیلیم شجاعم تو بیشعوری که نصفه شب اینجوری میای تو حموم اصلا احتمال ندادی لخت باشم
تئو با خنده گفت : خانم شجاع فکر اینجاشو نکرده بودم
با فکری که به سرم زد لبخند شیطانی زدم و گفتم : پس منو اذیت میکنی آقای نات
دستشو گرفتم و کشیدم داخل وان که باعث شد سر بخوره و تمام لباسش خیس بشه
تئو گفت: هی خیلی بدی جوجه من تازه حموم بودم
گفتم : جنابعالی وقتی منو میترسونی باید فکر اینجاشو بکنی
گفت : جوجه کوچولو اصلا به این فکر کردی حالا که منو انداختی تو آب باید جفتی با هم حموم کنیم و اینکه گوشیتم احتمالا خیس شده
گفتم : اونو که جنابعالی باید خسارتش رو بدی و اینکه نخیرم تو میری بیرون من خودمو میشورم بعدش خودت میاد
تئو گفت : خانم کوچولو حالا که قراره خسارت رو من بدم من اول خودمو میشورم میرم بیرون
گفتم : جنابعالی غلط میکنی بعدشم تقصیر خودت بود
گفت : باشه جوجه کوچولو من تسلیم
و اینم بگم که اصلا نزاشت در آرامش خودمو بشورم و تا وقتی خودم رو بشورم کلی اذیت کرد
پایان
بچه ها احساس میکنم زیاد جالب نبود متاسفم اگه بد شد چون اصلا حال نداشتم
یه تکپارتی دیگه مونده که فردا میزارمش
- ۴.۹k
- ۰۲ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط