پارت

#پارت_46


- نه خوبم یکم گرممه


+ مطمئنی اگه حالت خوب نیس بریم



- نه بابا ، تو یکم با بقیه اشنا شو من بدم یه هوا بخورم زود میام


+ بلشه فقط زود بیا منتظرتم



- چشم


بوسه ایی روی پیشونیش زدمو ازش فاصله گرفتم ...


به حیاط پشت سالن رفتم ، روی صندلی نشستمو سرمو بین دستام گرفتم که باز همون صدا ...




+ چرا اومدی اینجا ؟



برگشتم که دیدم لیا اومدو کنارم نشست ..



- گرمم بود


+ اهان ، دلم برات تنگ شده بود



- خیلی عوض شدی



+ زشت شدم یا خوشگل


- معلومه که خوشگل ( خنده )



+ توام عین همیشه جذابی ( خنده )


- ممنون


لبخندی زدو دستمو توی دستاش گرف ... سرشو روی شونم گذاشت ...


+ دلم برای بودن پیشت تنگ شده ... برای بوی خوبت ..


- عجیب شدی قبلا اینطوری نبودی



+ شاید چون قبلا انقدر دیونه نبودم ...
دیدگاه ها (۶)

#پارت_47+شاید چون قبلا انقدر دیونه نبودم - دیونه چی ؟ اومد ج...

#پارت_48یکم که گذشت ، آرش و لیا اومدن سمتمون ...× بیا ابجی ج...

#پارت_45سریع به ایتک نگا کردم ، گرم صحبت بودو متوجه چیزی نشد...

#پارت_44داشتیم اماده میشدیم برای جشن ، ایتک واقعا توی اون لب...

رمان بغلی من پارت ۸۵ارسلان: داشتم با تلفن صحبت می‌کردم که در...

#Gentlemans_husband#Season_two#part_202_بابا... ببنیمت... پر...

فرار من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط