کاش من و تو

کاش من و تو
دو جلد از یک رمان عاشقانه بودیم
تنگ در آغوش هم خوابیده در قفسه های کتابخانه ای روستایی!    
گاهی تو را، گاهی مرا، تنها به سبب تشدید دلتنگی هایمان به امانت می بردند.
دیدگاه ها (۰)

#استوری

‌در ظاهر روی پاهایم ایستاده‌ام.گاهی می‌خندم و گاهی گریه می‌ک...

راستی لذت تنها بودن را چشیده‌ای؟ قدم زدن تنها، دراز کشیدن تو...

خدایا!!سختی‌ها با تو آسان میشود،ای رفیق روزهای سخت... 🍃♡

‍این روزها عجیب دل تنگ می شوم و من این دلتنگی را عاشقانه به ...

آدم هایِ امروز ، دفتر خاطرات ندارند !درد دل ها ، مجازی شده ،...

لطفا به بندِ اولِ سبابه ات بگو کمی حوصله اش بیشتر شود تا حضو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط